سريال جديد تركيه و ايران و كره اي

 
 
آخر سريال هسل
| نظرات (0)

خلاصه داستان سريال هسل

ملك دختري كوچك هست كه در خانواده هيچكس به او توجه نمي كند او در خانه اي كه ناپدري به او ظلم ميكند بزرگ شده است و مادرش از روي فقر رو به كار در ميخانه هاي تركيه ميكند ملك دختري تنهاست كه فقط تنها همدم او ياد پدرش و خرگوشي هست كه با او بازي ميكند.
روزي بين اون و ناپدري و مادرش اتفاقاتي مي افتد كه ملك ديگر راهي جز ترك خانه ندارد و بايد به دنبال علاقه و چيز هايي كه دوست دارد برود و در ديگر موضوع سريال فردي به نام زينب با بازي جانسو دره حضور دارد او از دانشگاهي كه درخواست كار داده پذيرفته ميشود و كار مورد علاقش را پيدا ميكند ولي لحظه اي تمام برنامه هايش بهم ميخورد و ميفهمد كه زندگي فقط برنامه ها نيست بلكه زندگي عبارت از اتفاق هاست او در يك جريان و اتفاق با ملك دختر تنها و بيچاره آشنا ميشود و حالا زندگي اين دو فرد تنها به هم گره ميخورد ملك و زينب حالا چه چيزهايي در سر دارند براي دوري از ظلم ها و تنهايي ها و ملك براي دوري از ناپدري و مادرش با زينب كه خود دختر تنهايي بوده فرار ميكند و در ادامه داستان درام با بازيگران خاص و حرفه اي خود ادامه پيدا ميكند ….
dailys.ir_-2
-هسل-6
بازيگران سريال تركي هسل
جانسو دره بازيگر نقش زينب
برن گكيلديز بازيگر نقش ملك
وحيده پرچين بازيگر نقش گونل
جان نرگس بازيگر نقش علي
عليزه گوردوم بازيگر گمزه
آهسن اروگلو بازيگر نقش دورو
dailys.ir_-2
-هسل-1-1

خلاصه داستان و آخر سريال هسل + بيوگرافي و عكسهاي بازيگران سريال هسل

-هسل-2-1

سريال هسل +خلاصه داستان معرفي بازيگران و عكس سريال هسل

-هسل-3-1

سريال هسل خلاصه داستان و قسمت آخر سريال هسل

-هسل-4-1

سريال هسل

-هسل-5-1

سريال هسل – خلاصه داستان و قسمت آخر سريال هسل

-هسل-6-1

خلاصه داستان و قسمت آخر سريال هسل

-هسل-7-1

داستان كامل و بازيگران سريال هسل به همراه عكسهاي جديد سريال هسل

-هسل-8-1

نام و اسامي بازيگران سريال هسل

-هسل-9-1

خلاصه داستان و آخر سريال هسل

-هسل-10-1

اخر سريال هسل

-هسل-11-1

سريال هسل

-هسل-12-1

خلاصه داستان سريال هسل و عكسهاي قسمت آخر سريال هسل

 -هسل-13-1 سريال هسل

dailys.ir_-2
-هسل-3
خلاصه داستان قسمت اول سريال هسل
هسل دختري هفت ساله ست. دختري كه پدرش رو از دست داده و با مادرش و مردي به اسم چنگيز زندگي ميكنه. چنگيز از مادر ملك سوء استفاده مي كنه . شبا ميبرتش بار و براش مشتري پيدا مي كنه و از اين راه پول درمياره. مادر هسل هم آدم‌خونسرد و بي تفاوتيه و به دخترش توجه نمي كنه با اين حال هسل دوستش داره و سعي مي كنه جلوي همه جوري نشون بده كه خيلي خوشبخته .
طرف ديگه ي داستان دختريه به اسم زينب كه عكاسه و علاقه به پرنده ها مخصوصا پرنده هاي مهاجر داره و توي اين زمينه عكاسي مي كنه. از طرف فردي به اسم ارجان بهش پيشنهاد كار داده ميشه اينكه با يه اكيپ تحقيقاتي و دانشجوها برن خارج براي تحقيقات و عكاسي در اين رابطه ولي چون اكيپشون هنوز تكميل نشده و خبر نهايي رو ندادن زينب موقتا توي يك دبستان(دبستاني كه هسل توشه) شروع به تدريس كلاس اولي ها مي كنه. روز اول كارش بهش ميگن به بچه ها بگو براي پاموك ، سگي كه تو حياط مدرسه زندگي مي كرده و مرده نامه بنويسن همه نامه مي نويسن به جز هسل. زينب ازش ميپرسه تو چرا نمي نويسي وقتت داره تموم ميشه
هسل: ميشه ننويسم؟
-چرا؟
-آخه پاموك كه نمي تونه نامه هامون و بخونه اون ‌مرده.
بچه ها باهاش دعوا مي كنن كه مگه تو دوستش نداشتي و … زينب ساكتشون‌مي كنه
هسل:ميشه يه چيزي بپرسم؟بهشت كجاست؟ زير خاك؟ ( بهش گفتن پاموك رفته پيش پدر مادرش توي بهشت)
زينب چيزي نميگه و فقط ميگه اگه دوست نداري ننويس. هسلم بهش لبخند ميزنه. بعد كلاس كلاه بافتنيش و ميده به زينب به خاطر اينكه بهش كمك‌ كرده.
وقتي زينب ميره خونه كارت عروسي خواهرش براش اومده (خواهرش از خانواده اي كه سرپرستيش و قبول كردن نه خواهر واقعيش) به دلايلي كه مشخص نيست ازشون خوشش نمياد و جدا از اونا زندگي مي كنه پيام ميده كه نمي تونم بيام عروسي وقتي هم مادرش زنگ ميزنه جواب نميده.

هسل وقتي ميره خونه ميبينه چنگيز خونه ست( اسباب بازيهاشم دم در ميبينه مامانش كه داره ميره بيرون ميگه ديگه بزرگ شدي و از دست اين خرت و پرتات خسته شدم) با ترس لرز ميره تو خونه در كوبيده ميشه چنگيز از اتاق بيرون مياد و سرش داد ميزنه كه چرا سر و صدا كردي حالا يادت ميدم چطوري ساكت باشي و با كمربند ميفته به جون بچه  بعدا بهش زنگ ميزنن و ميره .
هسل كه گريه مي كنه كاغذ مچاله شده اي از تو جيبش در مياره و با حسرت ميخونه: از حياط مسجد به يه خونه ي گرم و نرم (توي آگهي نوشته يه دختر بچه كه تو نوزادي توي حياط مسجد رها شده حالا پنج ساله ست و كنار خانواده اي كه سرپرستيش و به عهده گرفتن خيلي خوشبخته).
هسل هر روز و هر شب به هواي اين آگهي با خرگوشش(سيكيز) ميره تو حياط مسجد ميشينه كه شايد اونم يكي ببره و يه خونه ي گرم و نرم پيدا كنه
شب زينب تو رستوران نشسته سوپ ميخوره كه هسل مياد پيشش .ميگه منم پول دارم و يه بستني آب شده سفارش ميده و با خوردنش ميگه :عجب نوشيدني خوشمزه اي
زينب: بستني خوردنيه نه نوشيدني
هسل :خيلي بانمكيد معلمم
زينب:نه نيستم هسل: عصباني ايد؟
زينب: نه هسل :قيافه تون اينجوري نشون ميده
زينب: قيافم اينجوريه
هسل:ولي به نظر من بانمكيد (شوخيد) يه چيزي بپرسم؟ شما من و دوست نداريد؟
زينب: بچه ها رو دوست ندارم هسل: پس كاش معلم نميشديد
زينب: نيستم يه مدت كوتاه معلمم
هسل ميشينه پيش معلمش و دفترچه ش رو كه توش چيزاي مورد علاقه ش و نوشته نشونش ميده ميگه شما هم به چيزايي كه دوست داريد فكر كنيد نه چيزا يا كسايي كه دوست نداريد . بعد برمي گرده سر جاش به يونجه هاي توي گلدون پست پنجره اشاره مي كنه ميگه اينا سه برگين ولي چهار برگيشونم هست ميگن اگه اونا رو پيدا كني و آرزوت و بگي آرزوت برآورده ميشه .
روي شيشه ي بخار گرفته مينويسه: يونجه و زينب زخم هاي دست هسل و مي بينه.بهش ميگه من برسونمت خونه هسل ميگه خودم چراغ قوه دارم ميرم . وقتي ميرسه مي بينه بازم چنگيز خونه ست با ترس و خيلي آروم ميره تو و سريع ميخوابه.
صبحش زينب ميره پيش ارجان و ميگه من تو مدرسه كار شروع كردم هر وقت اكيپ آماده ي سفر شد زودتر اعلام كنيد كه به مدرسه اطلاع بدم .برادر ارجان، علي هم اونجاست كه انگار از زينب و عكساش خوشش مياد.اما زينب زياد بهش رو نميده.
هسل گرسنشه مي بينه هيچي تو يخچال نيست چند تا قند ميخوره و ميره مدرسه وقتي زينب مياد سر كلاس ميبينه همه در حال تغذيه خوردنن جز هسل وقتي مي پرسه هسل ميگه صبحونه زياد خوردم سيرم بچه ها ميگن دروغ ميگه هيچ وقت هيچي نمياره هسل اجازه ميگيره ميره دستشويي دقتي دير مي كنه زينب يكي از بچه ها رو ميفرسته سراغش اونم مياد ميگه هسل تو دستشويي خوابيده!! زينب بدو بدو ميره مي بينه ملك غش كرده رو زمين دستشويي. زنگ ميزنن مامانش بياد دنبالش. اون يكي معلم(سزگين) زخماي تن هسل و مي بينه و به زينب ميگه اين بچه يه چيزيش هست هم خوب تغذيه نميشه هم بدنش زخميه .
dailys.ir_-2
-هسل-4

خلاصه داستان و آخر سريال هسل + بيوگرافي و عكسهاي بازيگران

-هسل-5

خلاصه داستان سريال هسل

-هسل-7

 قسمت آخر سريال هسل

-هسل-8

اخر سريال هسل

-هسل-9

خلاصه داستان و آخر سريال هسل + بيوگرافي و عكسهاي بازيگران

-هسل-10

خلاصه داستان سريال هسل (مادر) +معرفي بازيگران و عكس

-هسل-11

خلاصه داستان سريال هسل (مادر) +معرفي بازيگران و عكس

-هسل-12

خلاصه داستان قسمت آخر سريال هسل



:: موضوعات مرتبط:

:: برچسب‌ها: ،
نویسنده : شهاب سرور
تاریخ : ۳۱ فروردين ۱۳۹۶
زمان : ۰۶:۲۸:۱۷
[ ]


 

سئو کار حرفه ای / خرید پیج اینستاگرام / باربری / دانلود نرم افزار اندروید  / شرکت خدمات نظافتی در مشهد / شرکت نظافت منزل و راه پله در مشهد / شرکت نظافت راه پله در مشهد / شرکت نظافت منزل در مشهد  /سایت ایرونی  / بازی اندروید  /  خدمات گرافیک آریا گستر  / فروش پیج آماده آریا گستر / نیازمندی های نظافتی / وکیل در مشهد / ارز دیجیتال / نیازمندی های قالیشویی / مبل شویی / املاک شمال  / آرد واحد تهران / فیزیوتراپی سیناطب / sell Instagram account safely / نیازمندی های گردشگری / نیازمندی های سالن زیبایی